محمد علی سدید السلطنه کبابی تاریخ نگار جنوب

میرزا محمدعلى خان سدید السلطنه کبابى مینابى بندر عباسى (۱۲۵۱-۱۳۲۰ش)، ملقب به سدیدالسلطنه و متخلص به عاری و معروف به سدیدالسلطنه کبابی، مورخ، شاعر، نویسنده و پژوهنده‌ی جنوب ایران، در سال‌های آخر دوره قاجار و آغاز دوره پهلوی بود. نوه دختری ایشان مرحومه بی‌بی زهرا بیگم ستایش با مرحوم میرزا محمد احمدی شهردار اسبق میناب […]

اشتراک گذاری
03 آبان 1400
402 بازدید
کد مطلب : 123

میرزا محمدعلى خان سدید السلطنه کبابى مینابى بندر عباسى (۱۲۵۱-۱۳۲۰ش)، ملقب به سدیدالسلطنه و متخلص به عاری و معروف به سدیدالسلطنه کبابی، مورخ، شاعر، نویسنده و پژوهنده‌ی جنوب ایران، در سال‌های آخر دوره قاجار و آغاز دوره پهلوی بود. نوه دختری ایشان مرحومه بی‌بی زهرا بیگم ستایش با مرحوم میرزا محمد احمدی شهردار اسبق میناب ازدواج کرده است.

ولادت
او فرزند حاجى احمد خان سرتیپ کبابى مینابى بندر عباسى، امیر پنجه و داراى لقب سرهنگى، در ۲۲ رجب ۱۲۹۱ق۱۲۴۹/ش در بغداد به دنیا آمد.

سدید هفتاد و یک سال زندگى خود را در خدمات دیوانى و دولتى و مسافرت‌هاى تحقیقى و تتبع در مسائل مختلف خلیج فارس به خصوص جغرافیاى تاریخى بندرها و جزیره‌هاى آن به سرآورد.

تحصیلات
وى صرف و نحو را نزد مرحوم سید جواد مجتهد یزدى و مرحوم حاج شیخ عبدالله، امام جمعه بوشهر، عروض و بدیع را نزد مرحوم میرزا حسین اهرمى بوشهرى متخلص به معتقد و مرحوم حسین کبکانى متخلص به محمود و علوم جغرافیا و فیزیک را نزد مرحوم سید جمال‌الدین اسدآبادى در شهر بوشهر فرا گرفت. شش ماه در مدرسه انگلیسى‌ها در بوشهر زبان انگلیسى آموخت، مدتى هم نزد مرحوم احمد ادیب پیشاورى تلمذ کرد و گاهى شعر هم مى‌سرود و در شاعرى، (نهانى) و آخر عمر (عارى) تخلص مى‌کرد.

خدمات ادارى، دیوانى و دولتى وى، عموماًدر خلیج فارس بوده و به مشاغلى از قبیل فتح بندر لنگه و طرد محمد بن خلیفه از بندر مزبور به سال ۱۳۱۶ق، ریاست تذکره خلیج فارس به سال ۱۳۱۷ق، کفالت کارگزارى بنادر به سال ۱۳۱۸ق و کارگزارى دولت روسیه تزارى در بندر لنگه و وکالت کنسولگرى دولت روسیه در بندر عباس، معاونت حکومت بندر جنوب، حکومت بندر لنگه و وکالت کنسولگرى دولت فرانسه و مشاغل دیوانى و ادارى متعدد دیگر نائل آمده و به نشان تمثال مظفرالدین شاه، سرافراز گشته است. از دربار مظفرالدین شاه قاجار لقب (عمده الامراء)، با درجه سرهنگى دریافت داشت و به سال ۱۳۱۹ق فرمان پالتوى ترمه خلعت دریافت نمود.

وى به مقتضاى توطن دراز مدتى که در بندر عباس و میناب داشت و به مناسبت آن که مادرش دختر شیخ محمد مینابى بود، به بندرعباسى مشهور گشت و در میناب و بندر عباس داراى علاقه ملکى، باغ، خانه و مزرعه بود.

علت نام کبابى بر وى، این بوده که ایشان و پدرش به مناسبت ضیافت‌هایى که در خانه سلاطین مسقط و شیوخ آن و یا در بندر عباس، بوشهر و میناب، در خانه حاج احمد خان برپا مى‌شده، دستور تهیه کباب به روش آشپزخانه ایرانى مى‌داده و چون این کباب بسیار مطبوع طبایع اعراب واقع مى‌شد و از آن لذت مى‌بردند، به کبابى مشهور شد.

وى همه عمر را به کار نویسندگى، تحقیق و تتبع گذرانید و هر زمان که فرصت و فراغتى مى‌یافت، حاصل مطالعات خود را مى‌نوشت. از او کتاب‌ها و رساله‌هاى دست‌نویس متعددى باقى مانده است.

وى عادت بر این داشته است که منشى یا منشیانى اجیر کند و با خود در سفر و حضر همراه داشته باشد و هر زمان مطلبى انشاء مى‌نموده، منشى همراهش مى‌نوشته و در بعضى آثارش نام کاتب منشى در آخر کتاب ذکر شده است. مانند محمد لارى، یوسف رفسنجانى و غلامرضا لارى. در اواخر عمر، هرگاه به اشتغال امر انشاء مى‌نشست و به انشاء مطالب علمى میپرداخت، منشیان مینوشته‌اند.

وى گاهى شعر مى‌گفته و سفره‌اش بر دوستان و مهمانان گسترده بود و با وجود تعیین، تملک و ثروت فراوانى که از پدر به ارث برده بود، خود در نهایت سادگى و درخدمت به مرز و بوم کوشا، گشاده‌دست، زحمتکش و مدافع ملیت ایرانى در خلیج فارس و دریاى عمان بود.

بیشتر یادداشت‌ها و نوشته‌هاى او حکایت از سوز و گداز وطن‌پرستى و ایرانى بودن مى‌کند؛ به فرهنگ و تاریخ و تمدن کهنسال نیاکان و پدران و قومیت ایرانى خود افتخار مى‌کرد و همواره طرفدار و نگاهبان مدنیت و فرهنگ ایرانى در تمامى آن نواحى بود.

گفته‌اند در اواخر عمر سخت به الکل روى آورد و قوت لایموت او در مدتى که بیدار بود و کار مى‌کرد، چند دانه انار و یا رطب خرما بود که با جرعه‌هاى پیاپى، ماکول و مشروب روزمره و عادى او بوده است.

فضلاء زمان و اهل علم را به خوبى و با دقت و وسواس عالمانه مى‌شناخت و با مرحوم سید حسن تقى‌زاده، رجل علمى و سیاسى ایران به خوبى آشنایى داشت و حتى یک دوره از کتاب «اعلام الناس فى احوال بندر عباس» را براى او به تهران فرستاد.

وفات
در یازدهم رجب ۱۳۶۰ق برابر با ۱۳۲۰ش در بندر عباس درگذشت.

آثار
در میان آثار مختلفى که به صورت کتاب، یادداشت، رساله، تحقیق، سفرنامه و اوراق مسوده، دست‌نویس، جنگ شعر و رونویسى از کتب و مجلات باقى مانده است، کتاب‌هاى «صید مروارید» «اعلام الناس فى احوال بندر عباس»، «مفاتیح الادب فى تواریخ العرب»، «برهان السدید»، «مشوش‌نامه» که اشعار شعراى معاصر و بعضى به خط خود شاعران است، «مجموعه الظرائف،» «مجموعه النوادر»، «مغاض اللئالى» و «منار اللیالى»، چاپ و نشر شده است.

اما رساله‌هایى که از وى به چاپ رسیده، شامل موارد زیر است: آقاخانى‌ها، احوال لنگه، اخبار عمان، اصطلاحات کشتى، اوزان چو، ایران و لشکر، بوشهر در سال ۱۳۲۲ق، تعلیق بر خواج و چند رساله دیگر.

از میان سفرنامه‌هاى وى مى‌توان به سفر تهران تا خرم آباد، سفر مشهد به تهران، سفر از شهر رى به عتبات، سفر در ایران و عراق و عرب، سفر تهران ۱۳۰۷ش و کیفیت راه از عباسى تا شیراز و سفر از لنگه به عباسى اشاره کرد.

منابع مقاله
حسن نیا، محمد؛، «سدیدالسلطنه کبابی در آینه اسناد»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: پیام بهارستان، بهار ۱۳۹۲، دوره دوم، سال پنجم – شماره ۱۹ (۳۸ صفحه – از ۲۶۳ تا ۳۰۰).

این مطلب بدون برچسب می باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *