شکوائیه جنوبی‌ها از مداخلات انگلیس

تحولات سیاسی خلیج‌فارس و نواحی پس‌کرانه‌ای آن در سال‌های بحرانی پس از جنگ جهانی اول از اهمیت بسیاری برخوردار است. این تحولات منجر به نتایجی گردید که منشأ بسیاری از رویدادهای مهم منطقه به‌حساب می‌آیند. طی این ایام کشور ایران شرایط بسیار دشواری را تجربه می‌کرد. اوضاع نابسامان داخلی، مداخلات قدرت‌های استعماری در امور مختلف، […]

اشتراک گذاری
11 آبان 1402
391 بازدید
کد مطلب : 359

تحولات سیاسی خلیج‌فارس و نواحی پس‌کرانه‌ای آن در سال‌های بحرانی پس از جنگ جهانی اول از اهمیت بسیاری برخوردار است. این تحولات منجر به نتایجی گردید که منشأ بسیاری از رویدادهای مهم منطقه به‌حساب می‌آیند. طی این ایام کشور ایران شرایط بسیار دشواری را تجربه می‌کرد. اوضاع نابسامان داخلی، مداخلات قدرت‌های استعماری در امور مختلف، سرخوردگی نیروهای اجتماعی از نتایج انقلاب مشروطیت، چنددستگی نیروهای سیاسی، تأثیرات اقتصادی ویران‌کننده پس از جنگ و عوامل دیگر موجب ضعف حکومت مرکزی و تقویت بحران‌های داخلی گردید. در این شرایط «احمدشاه قاجار» و دولتمردان ایران امکان مقابله جدی و همه‌جانبه برای حل این بحران‌ها را نداشتند. در بسیاری از نقاط کشور شورش‌ها و قیام‌های محلی شکل گرفت و سررشته امور عملاً از دست گردانندگان اداری کشور خارج شد. در این اوضاع‌واحوال وضعیت خلیج‌فارس و نواحی پس‌کرانه‌ای آن بیش از دیگر نقاط ایران دستخوش ناامنی و بحران‌های محلی و منطقه‌ای گردید. دخالت مستقیم انگلستان و کارگزاران آن در امور اقتصادی و سیاسی خلیج‌فارس عمده‌ترین مسئله این ناحیه محسوب می‌شد.
قیام تنگستانی‌ها در جنوب مشکلات بسیاری را برای کارگزاران استعماری به وجود آورده بود. ایلخانی قشقایی با نیروهایش جاده مهم شیراز به بوشهر را کنترل کرده و انگلستان امکان مقابله جدی با گسترش ناامنی در این مسیر را نداشت. سواحل ایران حدفاصل بندر کنگان تا بندرلنگه در کنترل نیروهای قبیله‌ای و رؤسای آنان بود. مردم در آتش جنگ‌ها و رقابت‌های بی‌پایان این قبایل می‌سوختند. والی فارس و کارگزار بوشهر حضور چندانی در این بخش از سواحل ایران نداشتند.
امن‌ترین نقاط خلیج‌فارس در این دوره بحرانی سواحل بندرلنگه تا بندرعباس بود. این منطقه تحت نظارت والی فارس و ضابطین محلی اداره می‌شد و قوی‌ترین ارتباط با دولت مرکزی را داشت. بااین‌همه، ناامنی مسیرهای تجاری بندرلنگه و بندرعباس به‌طرف شیراز و کرمان تأثیر مخرب خود را بر این مناطق بر جای گذاشته بود. بندرلنگه و نواحی وابسته به آن دچار افول و رکود اقتصادی شدیدی بودند. سیل مهاجرت تجار و کسبه از این بندر به سمت سواحل جنوبی خلیج‌فارس در این دوره به‌طور چشمگیری افزایش یافت. بندر «دوبی» رقیب اصلی بندرها ایرانی، از این ایام به بعد روزبه‌روز رونق بیشتری می‌یافت.
مهاجرت تجار ایرانی به این منطقه و حمایت گسترده کارگزاران انگلیسی، عمده‌ترین عوامل رونق بندر «دوبی» محسوب می‌شد. در این وضعیت «بندرعباس» در سایه تلاش و فعالیت تجار و بازرگانان محلی به حیات اقتصادی خود ادامه می‌داد. کارگزاران دولتی در این شهر از حمایت مرکز برخوردار نبودند. گردش اقتصادی این بندر مهم به‌شدت وابسته به سرمایه‌گذاری تجار بومی بود. وضعیت سیاسی و اقتصادی در سواحل حدفاصل میناب تا بندر جاسک در شرایط بسیار نامطلوبی قرار داشت.
این ناحیه پهناور تحت سیطره و تسلط خوانین محلی و رؤسای طوایف بود. بندر چابهار و گواتر به دلیل نزدیکی با هند به‌شدت موردتوجه کارگزاران انگلیس قرار داشت. کارگزاری بندرها خلیج‌فارس که مقر آن در بوشهر بود امکانات لازم و کافی برای کنترل امور در سواحل جنوب را نداشت. به‌طورکلی می‌توان گفت که امور اقتصادی و سیاسی بندرها و سواحل خلیج‌فارس در سال‌های پس از جنگ جهانی اول بدون نظارت و کنترل دقیق حکومت مرکزی در حال ازهم‌پاشیدگی کامل قرار داشت.
احمدشاه قاجار و دولتمردان ایران در شرایط بحرانی قرارگرفته بودند. در طول جنگ جهانی اول درگیری بین قوای متخاصم و قتل و غارت و شورش‌های داخلی باعث تلفات و صدمات بسیار شده بود که اثرات آن بعد از جنگ تا مدت‌های مدید ادامه داشت. شورش‌ها در نواحی مرزی امکان دخالت خارجی و تجزیه کشور را فراهم می‌نمود. نمونه بارز این شورش‌ها را می‌توان شورش سمیتقو و رابطه وی با عثمانی‌ها، قیام میرزا کوچک خان جنگلی و مداخلات بلشویک‌ها (۱) در امور بخش‌های شمالی و قیام خیابانی (۲) و دخالت‌های روسیه در این زمینه را نام برد.
دسته دیگری از اغتشاشات مانند فتنه نایب حسین کاشی (۳)، ماشاءالله خان (۴) و یا درگیری عشایری بین قشقایی‌ها و بختیاری‌ها (۵) نیز بخش‌های مختلفی از کشور را در بر گفت و ناامنی را تشدید نمود.
علل شورش‌های داخلی بیش از هر چیز ضعف دولت مرکزی چه ازلحاظ نظامی و چه مالی بود. پس از بسته شدن مجلس سوم تا پایان جنگ اول هرگونه اقدام و عملی که صورت می‌پذیرفت مورد سوءظن شدید مردم قرار می‌گرفت، مهاجرت برخی از سیاستمداران به کرمانشاه، قرارداد ۱۹۱۹ و پیامدهای آن و کودتای سید ضیاءالدین طباطبایی و رضاخان میرپنج ازجمله این رویدادها هستند که موجب تشدید بحران‌های داخلی شدند. در این وضعیت مجلس چهارم افتتاح شد و کابینه‌ها یکی از پس دیگری روی کارآمدند.
از مهم‌ترین موضوعاتی که در دستور کار مجلس چهارم و دولت قرار گرفت مسئله ایجاد امنیت داخلی بود که در پی شورش‌ها و قیام‌های منطقه‌ای مختلف ضروری به نظر می‌رسید. ازاین‌رو هیئت دولت در زمان صدراعظمی مشیرالدوله بنا به پیشنهاد مجلس شورای ملی زمینه ایجاد نیروی نظامی جدید را در ایران موردبررسی قرارداد. (۶) با انحلال پلیس جنوب در فارس و بوشهر که در ۲۱ آذرماه ۱۳۰۰ برابر با ۱۱ ربیع‌الآخر ۱۳۴۰ قمری به وقوع پیوست (۷) تشکیل نیروی نظامی جدید بیش‌ازپیش ضروری به نظر می‌رسید. طرح اولیه مجلس و دولت ایجاد چهار نقطه شمال و جنوب و شرق و غرب جهت استقرار نیروهای نظامی بود که مرکزیت جنوبی آن را اصفهان در نظر گرفته بودند (۸)
ازآنجایی‌که بخش عمده فعالیت‌های نیروهای جنوبی در سواحل خلیج‌فارس و مسیرهای پس‌کرانه‌ای آن بود، هیئت دولت ابتدا طی حکمی در مردادماه ۱۳۰۰ خورشیدی «موقر الدوله» را از سمت حکومت بندرها عزل و «مشارالدوله» را به‌جای او منصوب نمود (۹) و در همان حال یمین‌الملک در سمت کارگزاری بندرها خلیج‌فارس ابقا شد. (۱۰)
بر اساس ابلاغ هیئت دولت به وزارت جنگ آن وزارتخانه مأمور شد تا اطلاعات لازم را از اوضاع نظامی و سیاسی گردآوری کند و در اختیار هیئت دولت قرار دهد. وزارت جنگ نیز در راستای انجام این مأموریت کارگزاری کل بندرها خلیج‌فارس را مأمور کرد تا ظرف مدت کوتاهی کلیه اطلاعات سیاسی و نظامی لازم را از سواحل و بندرها مسکونی خلیج‌فارس گردآوری و به مرکز گزارش نماید. در این دستور، سواحل و بندرهایی موردتحقیق واقع گردید که حداقل ۴۰ خانوار به‌صورت دائم – و نه فصلی – در آن بندر و یا جزیره ساکن باشند. ازاین‌رو اطلاعات این گزارش را باید خاص تنها بخشی از اراضی تحت حاکمیت ایران عصر قاجار دانست. این مأموریت با کشتی پرسپولیس و ظرف مدت پنج ماه به انجام رسید.
مجری اصلی این مأموریت، اسدالله یمین اسفندیاری ملقب به «یمین الملک»(۱۱) یا «یمین‌الممالک»(۱۲) بود. قدیم‌ترین شرح‌حال از او در مجله «سالنامه دنیا» به چاپ رسیده است که در بخشی از آن آمده است: (۱۳)
« آقای یمین اسفندیاری در سال ۱۳۰۶ قمری در تهران متولد و پس ‌از انجام تحصیلات ابتدایی برای ادامه تحصیل متوسطه داخل در مدرسه سن‌لویی شد. سپس به دارالفنون وارد و به اخذ دیپلم نائل گردید. آنگاه داخل در خدمت وزارت خارجه شده و به عضویت ژنرال قنسولگری ایران در تفلیس منصوب و پس از چندی اقامت در آنجا به ایران مراجعت و به عضویت اداره عثمانی و معاونت اداره تذکره و بعداً ریاست کل تذکره و ریاست یکی از شعبات محاکمات وزارت خارجه و در موقع قتل صنیع‌الدوله وزیر دارایی وقت برای رسیدگی به جریان قتل به عضویت محکمه رسیدگی به قتل تعیین و پس‌ازآن معاونت حکومت سلطان‌آباد اراک را طی کرده و به کفالت آن اداره رسید. چندی نگذشت که ریاست کمیسیون تفکیک تابعیت ایران و عثمانی در کردستان به ایشان واگذار آنگاه کارگزاری عراق، کارگزاری اصفهان، کارگزاری کل بندرها ایران و عثمانی خلیج‌فارس، حکومت کل بندرها خلیج‌فارس را عهده‌دار شد…» «یمین‌الممالک» در زمان انجام این مأموریت در سال ۱۳۰۱ خورشیدی به مدت سه سال سمت کارگزاری خلیج‌فارس را داشته است. (۱۴) او در سال ۱۳۳۸ قمری به این سمت منصوب شد. (۱۵) کارگزار بندرها خلیج‌فارس پس از دریافت ابلاغ دولت مقدمات انجام این سفر را فراهم نمود، «کشتی پرسپولیس» و ناخدای ایرانی آن «کاپیتان عبدالرحمن» در طول این مأموریت او را همراهی می‌کردند. بندرها و جزایری که در این مأموریت پنج‌ماهه بازدید و گزارش‌های مبسوطی از آن ارائه گردید به شرح زیر است:
بندر دیلم، جزیره خارک، دلوار، لاور، دیر، کنگان، تمبک، طاهری، عسلو، بستانو، شیو، مقام، جزیره شیخ شعیب، چیرو، جزیره قیس، چارک، مغو، بندرعباس، چاه‌بهار، گواتر، جاسک، سیریک، میناب، جزیره هرموز، جزیره قشم، کوهستک، جزیره هنگام، کارگه، نمکدان، بندرلنگه، بندر کنگ.
آنچه از متن صورت‌جلسات برمی‌آید این است که پس از توقف کشتی پرسپولیس در لنگرگاه و یا فاصله ممکن از بندرها و جزایر، ورود کارگزار و هیئت همراه به کدخدا یا ضابط یا مدیر گمرک و یا نمایندگان آن اطلاع داده می‌شد و تشکیل جلسه معمولاً در کشتی پرسپولیس و با حضور کلیه افراد انجام می‌پذیرفت. در بعضی از موارد و از آن جمله در بندرعباس، بندرلنگه و میناب جلسات به دلیل حضور گسترده مردم و تجار در بندر تشکیل می‌شد. جلسات با حضور کلیه افراد مسئول دولتی و نماینده تجار و اقشار مختلف مردم برگزار می‌گردید. پرسش‌هایی که از ضابطین و کدخدایان می‌شد در همه صورت‌جلسات یکسان است اگرچه در بعضی موارد بنا به شرایط خاص سؤالات تکمیلی به آن افزوده‌شده است. سؤالات کارگزار از ضابطین و کدخدایان در تمامی گزارش‌ها به شرح زیر است:
اسم شما چیست؟ چند سال دارید و اهل کجا هستید و از طرف کی مأموریت دارید؟
تعداد خانوار محل ضابطی شما چه تعداد است و ابنیه دولتی در اینجا چیست؟
مالیات دیوانی در سال چه مبلغ است و به چه کسی می‌پردازید؟ عایدات گمرکی ماهیانه از چه قرار است؟
تجارت محل مأموریت شما با کجا است؟ فقط واردات دارید یا صادرات هم هست؟
مسافت تا بوشهر چقدر است، تفنگچی دارید؟ تعداد آنان چقدر است و حقوق از که می‌گیرند، تعداد قوای دریایی اینجا چقدر است؟
معادنی در منطقه هست و مردم چه صنعتی دارند؟
در جریان جنگ بین‌الملل اروپا (۱۶) انگلیسی‌ها یا آلمانی‌ها یا از دول دیگر به اینجا آمده و توقف کرده و ساختمانی ساخته‌اند یا نه؟
اگرچه در شرایط خاص سؤالات دیگری نیز مطرح‌شده است اما در مجموعه صورت‌جلسات موجود سؤالات فوق بیش از همه تکرار شده است. تمامی صورت‌جلسات به امضای افراد حاضر در جلسه رسیده و در اغلب موارد پرسش‌شونده صحت پاسخ‌های خود را با امضای مکرر در بخش انتهایی جواب‌ها تأیید می‌کند. در سر صفحه تمامی صورت‌جلسات تاریخ و محل و نمره سند قیدشده است. این اسناد در ۳۱ نمره و ۲۰۴ برگ تنظیم‌شده است.
آقای «یمین‌الممالک» کارگزار کل بندرها خلیج‌فارس در بیشتر جلساتی که با مردم و نمایندگان دولت برگزار کرده است طی یک سخنرانی کوتاه هدف از مأموریت خود را بیان می‌کرد که متن سخنرانی کم‌وبیش شبیه هم بوده است. از این سخنرانی‌ها می‌توان دریافت که هدف اصلی مأموریت او تهیه گزارش عمومی راجع به وضعیت بندرها و جزایر خلیج‌فارس و تقدیم آن به وزارت جنگ و یا هیئت دولت بوده است. اگرچه تمایل و خواست مجلس شورای ملی و هیئت دولت در شکل‌گیری این مأموریت مؤثر بوده است اما شواهدی در دست است که نشان می‌دهد شکایات عدیده‌ای از بندرها و سواحل به مرکز سرازیر شده که در اعزام این هیئت تأثیر داشته است: شکایت‌های متعدد مردم از ضابطین حکومتی، از بعضی کدخداها، از دخالت‌های بی‌حدوحصر قوای انگلیسی و قتل و غارت مردم منطقه توسط آنان، از وضع بد اقتصادی و معیشتی، زمینه‌ساز انجام این مأموریت بوده است.
دلایل ذکرشده باعث انجام مأموریتی پنج‌ماهه با کشتی پرسپولیس به سرپرستی کارگزار کل بندرها و سواحل خلیج‌فارس شد و کلیه مذاکرات و گفتگوهای انجام‌شده در این مسافرت طولانی به ثبت رسید. صورت‌جلسات حاوی جالب‌ترین اطلاعات از وضعیت سیاسی و اقتصادی بندرها و جزایر خلیج‌فارس است. این اسناد کم‌نظیر تصویری نسبتاً واقعی از شرایط و اوضاع مناطق مختلف خلیج‌فارس به دست می‌دهد.
اهمیت اصلی این گزارش‌ها به جامعیت و چندجانبه بودن آن است. تاکنون دو گزارش رسمی مأموریت دولتی قاجار از خلیج‌فارس منتشرشده است که نخستین آن تألیف «محمدابراهیم کازرونی» است که طی سال‌های ۱۲۵۰ تا ۱۲۶۴ قمری به رشته تحریر درآمده است (۱۷) و دیگری یادداشت‌های یکی از دیوانیان عصر محمدشاه قاجار است که در سال ۱۲۵۶ قمری به مدت یک سال در نواحی جنوب به مسافرت پرداخته و حاصل کارش گزارش نسبتاً مبسوطی از مناطق جغرافیایی جنوب و کرانه‌های خلیج‌فارس است. (۱۸) با انتشار این مجموعه سومین گزارش ازاین‌دست منتشر می‌شود. گزارش‌های پیشین مبتنی بر مشاهدات و برداشت‌های شخصی نویسندگان آن است و در بسیاری موارد به دلیل عدم آگاهی کامل از وضعیت اجتماعی جنوب تحلیل‌ها و برداشت‌های نادرستی را به دنبال داشته است. در گزارش سوم این کاستی‌ها به چشم نمی‌خورد.
محتوای اسناد برگرفته از گفت‌وشنودهای پویایی است که بین مأمورین رسمی دولتی و طبقات مختلف اجتماعی صورت پذیرفته است. مزیت دیگر این گزارش در ارائه دقیق وضعیت مالیات و گمرکات جنوب و واکنش تجار در مقابل اعمال آن است. اهمیت دیگر این گزارش در ارائه مشخصات دقیق کارگزاران دولتی در بندرها و جزایر است که در دیگر گزارش‌ها دیده نشده است. پرداختن به آمار جمعیتی و تعداد اقلیت‌های دینی نیز از امتیازات دیگر آن است. فعالیت‌های سیاسی و نظامی انگلیس و آلمان در جنگ جهانی اول نیز موردتوجه قرارگرفته است و بیش از همه، این اسناد گویای میزان حضور واقعی دولت ایران درصحنه اقتصادی و سیاسی و نظامی بندرها و سواحل خلیج‌فارس است و از این نظر منحصربه‌فرد است.
انتشار این مجموعه می‌تواند خلأ موجود در منابع داخلی را تا حدودی برطرف نماید. توضیح اینکه در مطالعات و تحقیقات داخلی پیرامون مسائل خلیج‌فارس رجوع به یادداشت‌ها و گزارش‌های مأمورین انگلیسی و استفاده از منابع خارجی به‌عنوان امتیازی عمده مدنظر قرارگرفته است. در تحقیقات و پژوهش‌های داخلی یکسره از منابع و اسناد انگلیسی استفاده می‌شود؛ و در سال‌های اخیر بسیاری از این گزارش‌ها ترجمه و در اختیار عموم قرارگرفته است. هرچند استفاده از اسناد و مدارک خارجی در یک تحقیق امری لازم و گاه ضروری به نظر می‌رسد اما در این مورد باید به نکاتی چند توجه نمود که از آن جمله‌اند:
۱- ترجمه اسناد و مدارک و گزارش‌های خارجی در ایران معمولاً بدون شناخت صحیح از موقعیت اصلی نویسندگان و اشتباهات احتمالی آنان صورت می‌پذیرد و متأسفانه مترجمین این‌گونه آثار آگاهی چندانی از شرایط سیاسی دوره و موردمطالعه ندارند و این‌گونه آثار بدون نقادی و سنجش دقیق روایات آن منتشر می‌شود. بارزترین نمونه این آثار ترجمه کتاب «خلیج‌فارس» اثر سر آرنولد ویلسون است که اطلاعات او بدون نقادی صحیح علمی و تاریخی به مدت چندین دهه در آثار نویسندگان ایرانی مورداستفاده قرارگرفته است و از آن به‌عنوان منبع دست‌اول بررسی تاریخ خلیج‌فارس یاد می‌شود. با همه اهمیتی که این اثر در بررسی تحولات خلیج‌فارس دارد به‌خوبی می‌توان یافت که روحیه یک‌سونگرانه و استعماری نویسنده بر تمام فصول کتاب سایه انداخته و همین امر اصالت و اعتبار داده‌های او را موردتردید قرار می‌دهد. (۱۹) مهم‌ترین ویژگی این اثر آلوده بودن اخبار و روایات آن به اغراض سیاسی و گزینش‌های یک‌طرفه رویدادها و نگرش کاملاً استعماری به ماهیت حوادث در خلیج‌فارس است. این ویژگی در دیگر آثار نویسندگان انگلیسی و از آن جمله «لوریمر» و «مایلز» که از آنان به‌عنوان محققین تاریخ خلیج‌فارس یادشده است آشکارا به چشم می‌خورد.
۲- ازآنجایی‌که در جامعه علمی ایران استفاده از منابع و مدارک خارجی به‌عنوان یک امتیاز برجسته مدنظر قرار می‌گیرد محققین داخلی گرایش چندانی به استفاده از منابع داخلی نشان نمی‌دهند و همین امر کاستی‌های بی‌شماری را در این‌گونه تحقیقات به بار آورده است.
۳- دسترسی به اسناد و مدارک داخلی با توجه به موانع عدیده و کمبود امکانات چندان ساده نیست. این امر باعث افزایش گرایش محققین داخلی به استفاده از نوشته‌های بیگانگان شده است. انتشار این اسناد می‌تواند دستیابی محققین به مدارک آرشیوی داخلی را آسان‌تر نماید. مراکز آرشیوی ایران طی یک دهه اخیر به‌طور گسترده اقدام به چاپ و انتشار مدارک تاریخی خود نموده‌اند. این امر چشم‌انداز روشنی را برای عمق بخشیدن به تحقیقات داخلی به وجود آورده است و امید است که این روند با شدت بیشتری ادامه یابد.
انتشار این مجموعه این امکان را به محققین و پژوهشگران داخلی می‌دهد که وضعیت عمومی بندرها و جزایر خلیج‌فارس را بررسی کنند و آن را در مقایسه با اسناد و مدارک خارجی ارزیابی نمایند. اهمیت اصلی این مجموعه در تنوع اخبار و اطلاعات مندرج در آن است که شامل مسائل مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است. از طرف دیگر اطلاعات ثبت‌شده در آن از منابع گوناگون گرفته‌شده است. برخلاف گزارش‌های پیشین در مورد خلیج‌فارس که صرفاً شامل گزارش‌های رسمی یک مأمور اداری است این اسناد حاوی نظرگاه‌های مختلف مأمورین اداری، تجار و کسبه و متنفذان محلی است و از این نظر مجموعه‌ای پویا و فراگیر است و برای تحقیقات اقتصادی – سیاسی و اجتماعی منبعی کم‌نظیر به شمار می‌آید.
این گزارش در آخرین سال‌های حکومت قاجار و در دوران انتقال قدرت به پهلوی تهیه و تنظیم‌شده است. با توجه به اینکه سیستم اداری و مالی ایران در دوره پهلوی اول به‌طور کامل دگرگون می‌شود ازاین‌رو این اسناد را می‌توان آخرین شواهد مستند از سیستم اداری و مالی دوره قاجار در سواحل ایران دانست. مهم‌ترین ویژگی حاکمیت قاجار در این دوره بحرانی ضعف قدرت مرکزی و ازهم‌پاشیدگی سیاسی است که به‌خوبی در این اسناد، خود را نشان می‌دهد.
از مجموعه گزارش‌هایی که از طریق گفت‌وگوی مأموران با مردم تهیه و تنظیم شد، برای مثال به نمونه‌ای از اظهارنظرهای مردم که حاکی از دخالت‌های انگلیسی‌ها در امور داخلی ایران است اشاره می‌کنیم. ذکر این نکته ضروری است که نابسامانی و عدم نظارت دقیق حکومت‌گران در این نواحی باعث شد تا کارگزاران انگلیس در خلیج‌فارس از این موقعیت بهره‌مند شوند و نفوذ خود را در این مناطق تحکیم بخشند. یکی دیگر از ویژگی‌های سیاسی مناطق دسته اول نفوذ کارگزاران و عناصر انگلیسی است که با سوءاستفاده از موقعیت متزلزل دولت در این نواحی انجام می‌پذیرفت.
در منطقه عسلویه کارگزاران انگلیس با تهدید و ارعاب قصد خرید املاک و استقرار نیروهای خود را داشتند. (۲۰) در جزیره کیش و فرور بدون موافقت حکام محلی اقدام به نصب چراغ دریایی کرده (۲۱) و در بندر چابهار مردم و خوانین محلی را علناً به ایجاد ناامنی و اغتشاش تشویق می‌نمودند و در همان بندر به رعایای ایرانی گذرنامه مستقلی داده و از پذیرش تابعیت ایران ممانعت به عمل می‌آوردند. (۲۲) نفوذ و دخالت‌های مستقیم و غیرمستقیم انگلیس در خلیج‌فارس، مشکلات فراوانی را برای دولت ایران و حکام محلی به وجود می‌آورد. آنان باسیاست زیرکانه خود مأمورین دولتی را با تهدید و تطمیع و رشوه از انجام درست مأموریت بازمی‌داشتند و با ایجاد نفاق و دودستگی در میان طوایف و اقوام گوناگون زمینه ایجاد ناامنی را به وجود می‌آوردند. این اقدامات در مناطقی که تحت حاکمیت خوانین قرار داشت بیش از دیگر نقاط به چشم می‌خورد.
کارگزار دولت در شهرستان دلوار باکسی که معلوم شد پدر شهید رئیس‌علی دلواری است گفت‌وگو انجام داده، محمد بن غلامحسین دلواری درزمینهٔ مداخلات انگلیسی‌ها گفت:
«… در موقع جنگ اروپا، انگلیسی‌ها آمدند اینجا با ۵ کشتی جنگی و ۱۰ هزار قشون و ادعای خاک‌گیری نمودند. ما دفاع کردیم و روی وطن عزیزمان ۵۰ کشته دادیم ولی از آن‌ها یک هزار نفر کشتیم و شکستشان دادیم آن‌ها به بوشهر فرار کردند و سرکرده ما که رئیس‌علی خان دلواری پسر خودم بود را کشتند. روی ۳۰ کشتی که هرکدام ۲ هزار تومان قیمت داشت نفت ریختند و آتش زدند و یک‌صد نخل را کندند و دو ولایت را با مال‌ومنال دولتی به آتش کشیدند ولی نگذاشتیم که ساختمانی بنا کنند…»
شیخ مذکور خان آل نصور، بزرگ بندر گاوبندی در اول برج ثور (اردیبهشت ۱۳۰۱ شمسی) به کارگزار دولت گفت: «… در جریان جنگ، انگلیسی‌ها به این بندر آمدند، جهازاتشان را هم وارد کردند. ۱۷ روز، ۱۷ شب ما را بمباران کردند. گلوله‌های توپشان خانه‌ها را خراب کرد، ۷ نفر را کشت که خودمان دفنشان کردیم. غیر از خرابی چیزی در اینجا باقی نگذاشتند. علت جنگشان را نمی‌دانم ولی از قراری که شیخ عبدالله را به بوشهر فرستادم در آنجا اظهار کرده‌اند که ما وابسته به تنگستانی‌ها هستیم و از قاتلین انگلیسی‌ها حمایت کرده‌ایم. ولی دلیل اصلی، وطن‌خواهی ماست.
پیش از حمله آن‌ها نماینده ویس قنسول انگلیس مقیم لنگه تعارفات و انعاماتی از قبیل ساعت و دوربین و چیزهای دیگر از جنس طلا و نقره برای مشایخ و خوانین هر محل داد و به من هم یک تفنگ داد ولی بنده از قبول آن تمرد کردم و نگرفتم و این اسباب کینه او شد. اسباب جنگ بین بنده و جهازات جنگی انگلیس شد. کلی تلفات از نفوس و اموال و خرابی‌ها به بنده و رعایای بیچاره وارد کردند. من به نماینده انگلیسی‌ها گفتم من نوکر ایرانم به چه حیث هدیه دولت انگلیس را قبول کنم. ایرانیت من اجازه نمی‌دهد که از دولت غیر چیزی بگیرم. برای اصلاحات این حدود هم خدا را گواه می‌گیرم که باکسی غرضی ندارم جز اقتدار و شئونات ایران…»
شیخ احمد عبیدلی، ضابط بندر چیرو در سوم برج ثور (سوم اردیبهشت) ۱۳۰۱ شمسی به مأمور کارگزار دولت گفت: «… انگلیسی‌ها یک‌بار آمدند بندر چیرو قلعه ما را به توپ بستند، خانه‌های ما را خراب کردند و اموال ما را غارت کردند. دفعه دویم هم با جهازاتشان آمدند خودم را بیرون کردند و مالم را غارت کردند و شیخ ابراهیم حمادی را به‌جای بنده گذاشتند…»
روز ۲۳ ماه رمضان (اول خرداد) سال ۱۳۰۱ شمسی دین محمدخان ۳۰ ساله پسر مرحوم سردار عبدی خان به کارگزار دولت گفت:
« در دوران جنگ، یک‌بار یک انگلیسی، به نام میجر کیز با ۴۰۰ نفر سرباز و دو عراده توپ از راه کیش آمد. سردار بهرام خان به او گفت حق نداری بدون اجازه دولت ایران به این خاک وارد شوی. او با جهازاتش به چابهار رفت. در آنجا از علی‌محمدخان، بزرگ بندر تقاضا کرد برای سرکوبی بلوچ‌های سرحد همکاری کند. علی‌محمدخان جواب داد چون از دولت من اجازه نداری و می‌خواهی با برادران اسلامی من بجنگی من حاضر به همراهی نیستم و همراهی نکرد. میجز کیز از سردار دوست‌محمدخان پرسید که چرا دیروز به استقبال من نیامدی؟ دوست‌محمدخان جواب داد من رعیت دولت انگلیس نیستم که شمارا احترام کنم. سپس از دوست‌محمدخان خواست مقداری آرد و گندم به او بفروشد و وی گفت من آرد و گندم به شما نمی‌دهم. میجر درخواست تحویل تعدادی فراری را مطرح کرد که به منطقه دوست‌محمدخان آمده بودند. دوست‌محمدخان جواب داد این‌ها رعایای دولت ایران هستند و بنده آن‌ها را نمی‌دهم اگر قصد جنگ داری حاضرم خود را به کشتن دهم. میجر هم موضوع را رها کرد و رفت؛ اما انگلیسی‌ها سه عمارت برای صاحب‌منصبان و برای سربازان هندی ساخته‌اند. در دوران جنگ، ۲۵۰ نظامی هند در ایران حضور داشتند ولی الآن تعدادشان حدود ۵۰ است.»
میرزا بهرام ۳۵ ساله اهل بندر گواتر در سواحل بلوچستان در دوم جوزا (خرداد) ۱۳۰۱ به کارگزار دولت گفت:
« در زمان جنگ جاسوسان انگلیس اینجا می‌آمدند و گردش می‌کردند و می‌پرسیدند اینجا چطور هست و چطور نیست. با ما که حرف می‌زدند، به آن‌ها می‌گفتیم ما نوکر ایران هستیم نه انگلیس. از انگلیسی‌ها مواجب نمی‌گیریم. سالی سه چهار مرتبه می‌آمدند.»
میرزا محمدتقی قشمی کارمند اداره گمرک دردهم برج اسد (ماه مرداد) ۱۳۰۱ به کارگزار دولت گفت: «در دوران جنگ همه جهازات جنگی و تجارتی انگلیس در اینجا (جزیره قشم) رفت‌وآمد می‌کردند و زغال‌سنگ ازاینجا حمل می‌کردند. آن‌ها سال گذشته ۱۰۰ نفر از محبوسین سیاسی و غیرسیاسی را که از عراق گرفته بودند به اینجا منتقل کردند. همه قسم فرمانروایی را در اینجا دارند. یک جزیره به این مهمی در دست آن‌هاست و محل توقف جهازات آنان شده است. آن‌ها این جزیره را به «پلتیکال استیشن» خود تبدیل کرده‌اند.»

تاریخ جنوب شماره یک – آذر ۱۴۰۱ – صفحه ۱۸ تا ۲۴

پی‌نویس‌ها:
ر.ک: نهضت جنگل، اسناد محرمانه و گزارش‌ها، به کوشش فتح‌الله کشاورز، تهران، ۱۳۷۱.
۲- کسروی، تاریخ هجده‌ساله، صص ۸۲۴-۵۰.
۳- ر.ک: نائبیان کاشان، به کوشش دکتر عبدالحسین نوائی، محمد بقائی، تهران، انتشارت مرکز اسناد ملی ایران.
۴- ر.ک: همان‌جا.
۵- ر.ک: ایرجی، ناصر، ایل قشقایی در جنگ جهانی اول، تهران، نشر شیرازه.
۶- مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره چهارم، اداره روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران، ۱۳۳۰، ص ۴۴۳.
۷- گزارش‌های سالیانه کنسولگری انگلیس در بوشهر، ترجمه کاوه بیات، کنگره بزرگداشت رئیس‌علی دلواری، بوشهر، ۱۳۷۳، ص ۱۳۹.
۸- ر.ک: اسناد نمره ۱۲، ۱۴، ۱۵.
۹- گزارش‌های سالیانه…، همان، ص ۱۳۸.
۱۰- همان، ص ۱۳۹.
۱۱- ر.ک: عاقلی، باقر، شرح رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، تهران، نشر گفتار، ص ۱۸۱۷.
۱۲- ر.ک: قاسمی، ابوالفضل، الیگارشی یا خاندان‌های حکومت‌گر ایران، بی‌نا، بی‌تا، ص ۷۲.
۱۳- ر.ک: سالنامه دنیا، سال نخستین، ص ۶۸.
۱۴- ر.ک: اسناد نمره ۱۲، ۱۴، ۱۵ و ۱۷.
۱۵- گزارش‌های کنسولگری انگلیس در بوشهر، پیشین، ص ۱۰۵.
۱۶- مقصود جنگ جهانی اول است.
۱۷- ر.ک: کازرونی، محمدابراهیم، تاریخ بنادر و جزایر خلیج‌فارس، به کوشش دکتر منوچهر ستوده، تهران، مؤسسه فرهنگی جهانگیری، ۱۳۶۷.
۱۸- ر.ک: دو سفرنامه از جنوب ایران، به کوشش سید علی آل داود، تهران، انتشارات امیرکبیر.
۱۹- نگارنده یکی از این موارد را طی مقاله‌ای با عنوان «شاه اسماعیل و آلبوکرک» در مجله تاریخ دانشکده ادبیات دانشگاه تهران نشان داده است. ر.ک: مجله تاریخ، شماره ۲، گروه تاریخ دانشگاه تهران.
۲۰- ر.ک: سند نمره ۹.
۲۱- ر.ک: سند نمره ۱۵.
۲۲- ر.ک: سند نمره ۱۹.
منبع: تحولات سیاسی صفحات جنوبی ایران-محمدباقر وثوقی، تهران، ۱۳۸۱-مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجه

این مطلب بدون برچسب می باشد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *